جوراب نت

روزنوشت - الف . ب

جوراب نت

روزنوشت - الف . ب

دارم خورد میشم ...

۸ ساعت میگذره

اینو یه جایی خوندم : آنکه چاپلوسی می کند یا خرس است یا مگس. 

حالا یا من عقلم به درک این جمله قد نمیده یا این جمله هه خیلی چرت و پرته  خلاصه نیازمند راهنماییم ببینم اصلا هدف از این جمله هه چیه ؟!

بعد اندی یه مطلب تحلیلی برای سایت نوشتم اونم البته سریع و بدون تمرکز  اما خوشحالم هنوز دستم به نوشتن این مدل مطالب میره .

فصل فقط پاییز !

فردا صبح با POG ( مخفف Power of God و باز هم مخفف قدرت الله ) کلاس دارم ! جمله بندی های بی سر و تهش تو کتاباش معروفن ، موقع امتحانا هم باید سعی کنی مفهوم درسش رو بفهمی و همزمان هم درک کنی که این جمله بدون فعل و حرف ربط و اینا کی تموم شد و خلاصه یه دور هم تو ذهنت ویرایشش کنی.

احترام ، سکوت ، لبخند و در کل فراهم کردن شرایط زیادی دوستانه برای بعضی ایرانیا نتیجه معکوس میده ، حس می کنن بهت تسلط دارن اینطوری ! در دیزی بازه ...

به بلاگ اسکای بابت این همه پیشرفتش تبریک میگم ، من بهت ایمان داشتم .. برو ... تو یه دونه ای ;) .. فقط ای کاش مدیرت اون نامه مسخره توبه ی سیاسی رو برای کاربرات ایمیل نمی کرد !!

خوب اینجا یه آدم داریم که وقتی دلش گرفته نمیتونه چیزی بنویسه و وقتی خیالش از همه چیز راحته کلی چیز میز مینویسه !

پی نوشت : سرم داد زد ، به احترام بزرگتر بودنش با اینکه همه میدونستن حق بامن بود و الکی عصبانی شده بود ، ازش معذرت خواستم . الان خیلی احساس آرامش میکنم.

تاپ تاپ ... تاپ تاپ .. جیززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز ...میسوزه :|

به ! پاییز .. از این طرفا ؟


یک ساعت و خورده ای دقیقه از اولین روز پاییز 88 گذشته .

گاهی کرم ترکیب کلمات و بازی با جمله ها باعث میشه انقدر محو گیج کردن خودم و خواننده های نوشته هام بشم که خودم از لذت به مرز قهقهه می رسم .. ( امیدوارم این قسمتو درست درک نکرده باشید )

تابستون بدی بود که شیرین شد ...

امروز واقعا حس کردم ...


ع.ر. من آخر بعد 8 سال تو رو نشناختم ! مرتیکه چرا آدم نمیشی ؟ 8 سال سعی کردم غرورتو بشکنم .. مگه میــــــــــــشه ؟!! یه دنده .. لجباز ... **** ... ****** ( این یکی خیلی آبدار بود :دی )

 

میبینی آثار پاییزو ؟ میخواستم نشون بدم تو فصل مورد علاقم من یکی افسرده نمیشم ، تازه فصل بیداری من از خوابه ، فصل پیشرفت ( به قولی ((!)) )

 

در خاطراتم :

مرور این قسمت پست ها که قبلا به اسم نوستالژی می نوشتم رو خیلی دوست دارم .. البته نه اون خیلی که به تو می گم ... اون "خِیلی" بار معنایی سنگینی پشتشه .

یه دوره ای به نوشتن خیلی خیلی علاقه پیدا کردم .. داستان های زیادی نوشتم که از روی بی سلیقگی همه رو گم کردم اما یکیشو که ایده اش رو هنوزم دارم تو ذهنم پرورش میدم رو همیشه همراهم دارم ...

داستان از یه جنگل بزرگ با درختان انبوه شروع میشه که جو کوچکیدر وسطش جریان داره و در ادامه مسیرش و گذر از جنگل به رودخانه ای متصل میشه که اون رودخانه هم به دریا وصل میشه ... باد هر وقت از میان جنگل میگذره یا صدای زوزه مانندش حکایت های جالبی از درودخانه ، دریا و دنیای پیرامون برای درختا تعریف می کنه و این حکایت ها حس کنجکاوی یک برگ که روی درختی کمی دور تر از جوی آب قرار داره رو بر می انگیزه ...



فصل تابستان رو به اتمامه و برگ به دنبال فرصتی برای لمس گفته های باد می گرده اما با رسیدن پاییز و افتادن برگ روی زمین همه ی این آرزو ها بر باد می رن و برگ جایی فراتر از پای اون درخت رو نمیتونه ببینه ، برگ تصمیم می گیره از باد کمک بخواد تا در فصل پاییز و زمانی که نوبت این برگ می رسه تا روی زمین بیفته روی هوا اون رو به سمت جوی آب هدایت کنه تا از طریق اون بتونه خودش رو به رودخانه و سپس به دریا برسونه ... (ادامه دارد .. )

 

پی نوشت : ماه رمضون امسال یا من به ماه رمضون نچسبیدم یا ماه رمضون به من نچسبید ... ! یا گزینه الف و ج !

پی نوشت 2 : دنده دوچرخه مشکل دار شده ... بله دیگه ! دو چرخه ای که حدود 5 سال خوابیده باشه .. همینه دیگه !

پی نوشت 3 : من هر چی تاکید می کنم ورزش هر شب یه ساعت بسه بقیش فشار الکیه و کم شدن تمایل برای ادامه ورزش ... مگه می فهمی تو ؟ ..... ها ؟ با کی تو ؟!!!

پی نوشت 4 : دشت های امروز اینترنتی من .. باز هم سیاسی :

صفحه مسنجر ا.ن.

به بهشت نمیروم ، اگر احمدی آن جا نباشد ؟!

لوگو جدید صدا و سیما !

پی نوشت 5 : یکی از نویسنده های سایت خبر داد که FOXNEWS در گزارشی که در مورد پوشش خبری نمایشگاه فرانکفورت در سطح جهان نشون داده ، برای ایران سایت www.cariran.ir رو معرفی کرده ، البته به صورت گذرا ، منم همچین خودمو نگرفتم که آره بابا معروف شدیم و فردا دعوتنامه میاد دم و خونه و از این حرفا ، چرا البته حدس می زنم دعوتنامه از وزرات اطلاعات بیاد که ... با تلوزیون های اجنبی همکاری می کنید ؟ حالا بیا و درستش کن که آقا ما فقط هدفمون اطلاع رسانیه .. باشد که به این هدف رسیده باشیم و خدا از ما (؟) راضی باشد ... آمین ..

 

پی نوشت 6 : با کمی تاخیر بازگشت غرورمندانه ی خودم رو به وبلاگ نویسی واقعا تبریک می گم .. دور و وریام تقریبا به اندازه 1 درصد از فک زدنام راحت شدن !

 

پی نوشت آخر : رو وایت بردم نوشتم : ن.ع.پ ــــَم ...

 

جوراب نوازی :



ِDead by sunrise

Dead by Sunrise - Crawl back in

Dead by Sunrise - My suffering

Infected Mushroom - Never Ever Land

Infected Mushroom - Dancing with Kadafi

Nelly Furtado - Manos Al Aire

brian littrel - welcome home(you)

 

دل تنگی :

دلم برایت تنگ است ... مرا ببخش اگر تنبلی پاهایم را برای جستجویت سست کرده است ... در آینده نزدیک دوباره می بینمت ... اینم عکست : After 8 by nestle