دیر وقته ... هوا سرد تر از همیشست و درد ها بیش تر
فردا عیده ، باید خوشحال باشم اما حس خوشحالی ندارم
حال انجام کاری رو ندارم ، حال فکر کردن به اونچه هدفمه رو ندارم ...
کلی کار دارم اما وقت برای انجامشون ندارم ...
کلی فکر منفی دارم اما دلیل برای مثبت کردنشون ندارم ...
...
اما این وسطیه چیزی هست که داشتنش به همه این نداشتن های این روزام می ارزه و منو ترغیب به داشتنشون میکنه ...
.
.
.
.
من خدا رو دارم ...
ما همیشه در حال فراموش کردنیم... از خودمان گرفته تا خدا..
ادامه اش نمی دهم ..خودت فکر کن چرا؟؟؟
فکر نمیکنم بتونم به جوابی برای این سوال برسم .