جوراب نت

روزنوشت - الف . ب

جوراب نت

روزنوشت - الف . ب

I searched my world but I can't find youYou're standing there but I can't touch you
Try to talk but the words are just not there
I can feel a sense of danger
You stare at me like I'm a stranger
Paralyzed and you don't seem to care

روزهایی که نمی گذرند ...

ســـــــــــــــلام

اولش میخواستم با یه چیزی که شاعر میگه حرفمو شروع کنم بعدش دیدم یادم نیس پس بی خیالش :دی

ماشین حالش خوبه ... کلی خرجش کردم تا یه جورایی بازسازی بشه وبه دلم بشینه اما متاسفانه در حال حاضر عین چیز موندم تو گل ، باید برم تو کار مساعده و از این حرفا نمیدونم الف.خ باهام راه میاد یا نه ! همینجا اعلام می کنم هر کی پایه ی کمکه شماره کارت بدم بهش.

امتحانات یکی پس از دیگری و پی در پی در حال پاس شدن هستن خدا رو شکر و منم دارم حداکثر تلاشم رو می کنم اما در این بین یه درس رو حذف کردم که پشیمون هم نیستم چون خود استاد گفت حذفش کنید و ترم های بالاتر بردارید بهتره .

با محمدرضا مشغول کامل کردن کلکسیون مدل های ماشینمون هستیم ، من معتقدم سلیقه محمدرضا همش رنگ عوض می کنه ، یه روز ماشین کلاسیک می گیره یه روز ب ام و 740 ، آخه خداییش این دو تا با هم همخونی ندارن ، نظر من که رو جمع کردن کلکسیون آمریکایی هاست ، به هر حال هر کوفتی که نظرمون باشه پولش جور نیست ... ولی مطمئنم یه کلکسیون میلیونی ( حالا نشد چند هزار تومنی ) توووپ می سازم به زودی ...

بدهکاری ها و طلبکاری ها مهم ترین بخش های تخته یادآوریمو تشکیل می دن این روزا ، علاوه بر اون یه برنامه گنده امتحانامو زدم دیوار که روم م شه و درس بخونم ..

بدجوری درگیر تدارکات ویژه نامه عید هستم ، حدود 40 صفحه اضافه می شه و کلی تنوع جدید باید ایجاد کنم ، بچه ها اصلا تلاش نمی کنن و همین آدمو سرد می کنه ولی من دارم همه ی تلاشمو می کنم تا یه شماره ویژه ی ویژه رو آماده کنم ...


تمرکز فکری ندارم ، اون چیزی رو که میخوام ندارم ، اون امیری که میخوام نیستم ... خیلی ابلهم که به همین سادگی ... 
من باور دارم ، اون چیزی رو که این روزا خیلی ها باور ندارن ...
حالم از شادی های کاذب و خنده های این روزام به هم میخوره ، همه ی خوشحالیام که دوستای دور وورم با دیدن بغض بعدش می گن چت شده و یه لحظه فک می کنن دیگه قلبم نمیزنه 
این روزا و شبا کارم فقط این شده که هی به خدا بگم ،... خدایا کمکم کن ... 

پی نوشت : نداریم .

من ، امشب : پارک ، پینگ پنگ ، جیگرکی و مشاهده یه تصادف وحشتناک

پی نوشت : نمیتونم تحمل کنم ، یعنی میشه که بشه ؟ خدایا خودت کمکم کن .

ها ها ها ... هی میخوام همه چیو بنویسم ولی ... نمیتونم .. اَه :(

کلید Reset کجاس ؟! 

خوب نیستم :(

In meaningless round

قشنگ اون لحظه رو یادمه



آهنگ Kaleidoscope ، ولوم تا آخر ... سرعت حدود 120

اشک توی چشم ...